جواندل
یاد بارون ....و گام میزنی اما چقدر دوری دور...... چقدر بوی نفسهات آشناست ولی.....هنوز منتظرم. دلم به حال فرهنگ جهانی میسوزه. دنیا رو نگاه کن! انسان رو ببین که گستاخ و درنده خو همنوعانشو پاره پاره میکنه. و زمینو نگاه کن که هرشب شیطونی رو آبستن میشه و هر روز ستمگری رو به دنیا میاره. و مارو ببین که دچار هزاران ترس.......تنها تورو انتظار می کشیم برما ببار ای بارون کرامت وسعادت ........ یا ابا صالح المهدی ادرکنی ....
که تو سیاهچاله غفلت جا خوش کرده.
برماببار مولا......
نوشته شده در چهارشنبه 86/5/31ساعت
1:18 عصر توسط علیرضا اعلم نظرات ( ) |
کد قالب جدید قالب های پیچک |