سلام.پایان فرصت نزدیکه،ماه خوب خدا رمضون،ماه گسترده بودن سفره کرامت الهی،ماهی که ساعاتش بهترین ساعات و روزهاش بهترین روزهاست،کم کم داره به پایان می رسه . خوش به حال اونهاییکه تونستن از این پهنای وسیع کرامت الهی توشه برگیرن.واقعا فکرشو بکنین،خوندن هر آیه از کتاب خدا در این ماه برابر با یک بار ختم قرانه.وقتی میگیم قل هوالله احد،ثواب یه بار ختم قران کریم به حسابمون نوشته میشه، به همین سادگی!قدر لحظه هایی رو که برای جاری شدن بهمون دادن بدونیم. روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت. فرشتگان هر بار سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان می گفت: می آید ؛ من تنها کسی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می دارد. وسرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند ، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود: با من بگو از آنچه سنگینی سینه ی توست. گنجشک گفت: لانه ی کوچکی داشتم. آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این توفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی از لانه ی محقرم؟ کجای دنیا را گرفته بود؟ ... و سنگینی بغض راه بر کلامش بست. سکوتی بر عرش طنین انداز شد. فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود ، خواب بودی. باد را گفتم تا خانه ات را وارونه کند. آن گاه تو از کمین مار پر گشودی. گنجشک خیره در خدایی خدا ماند. خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه ی محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی پرداختی... اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد... جایی خوندم که یه بنده خدایی گفته بود تو عالم رویا خودمو در عالم برزخ دیدم ........ حال و روز خیلی بدی داشتم و راه نجاتی برام نبود........... به ناگاه نسیم خوش و دل انگیزی وزیدن گرفت که خیلی آرومم کرد.......... همزمان صدایی رو می شنیدم که دایم به من نزدیکتر می شد.......... شخصی داشت دعای ابو حمزه ثمالی رو می خوند........صدا که واضحتر شد دیدم این خودمم که دارم اون دعای مبارک رو می خونم............... فهمیدم که این نسیم روحبخش اونم تو عالم برزخ نتیجه یه شب خوندن دعای ابو حمزه در یکی از سحرهای ماه مبارکه............. اونوقت خیلی حسرت خوردم............که ای کاش همه سحرهای ماه مبارک این دعا رو خونده بودم............... ماه مبارک رمضان توراهه قدر لحظه لحضه شو بدونیم................... با فرا رسیدن فصل گرما ، هوای گرم و رطوبت بالا منجر به بروز مشکلاتی از جمله گرما زدگی می شود . گرما زدگی بیماری ناشی از قرار گرفتن طولانی مدت در معرض حرارت زیاد یا خوب کار نکردن مکانیسم های تنظیم حرارت در مغز است . نخوردن مایعات به حد کافی ، نخوردن نمک به مقدار کافی ، و کمبود تولید عرق از جمله عواملی است که این موضوع را تشدید می کند . بدن به کمک عرق کردن و بخار شدن عرق خنک می شود . در این حالت دمای بدن تا حد خطرناکی ( حتی تا حدود 5/41 درجه ) بالا می رود. این حالت می تواند در هر سنی رخ دهد . اما در سالمندان شایع تر است . علائم عرق ریزی شدید ، رنگ پریدگی ، گرفتگی و درد عضلات خستگی یا ضعف ، تهوع و استفراغ ، سردرد و سرگیجه، پوست زنگ پریده و چسبناک از علایم گرما زدگی است. در گرما زدگی پوست ابتدا قرمز شده و سپس رنگ پریده یا کبود و خشک و داغ می شود . تنفس کوتاه و سریع شده و نبض سریع و ضعیف می زند . علائم مغزی مثل گفتن سخنان بی ربط ، گیجی ، رفتار پرخاشگر ، آشفتگی و هیجان ، توهم ، بی حالی ، کاهش سرعت واکنش های بدن ، تشنج و اغما در مراحل پیشرفته بیماری دیده می شود . مردان بیش ار زنان مستعد ابتلا به گرما زدگی هستند . علت این امر عرق کردن بیشتر مردان و همچنین از دست دادن سریع تر آب بدن در مقایسه با زنان است . درمان گرما زدگی یک فوریت پزشکی است . اگر کسی دچار گرما زدگی شود باید فورا به نزدیک ترین مرکز درمانی برده شود . تا آن زمان میتوان اقدامات زیر را برای بیماری انجام داد: اولین کار کاهش دمای بدن فرد است به این منظرو باید لباس های فرد را در آورده و بدن او را در آب سرد فرو برید . البته باید مراقب باشید تا دمای بدنش کمتر از 5/39 درجه نشود. اگر چنین امکانی وجود نداشت با استفاده از حوله یا اسفنج ، می توان بدن فرد را با آب سرد خیس کرد . فرد باید در مکان خنکی قرار گیرد . وقتی بدن فرد خنک شد باید دمای بدنش حدود 5/37 درجه سانتیگراد حفظ شود . پس از این کار باید پاهای فرد بالاتر از بدن او قرار گیرد تا جریان خون بیشتر به طرف سر او برود . اگر شخص به هوش است باید کم کم آب یا یک نوشیدنی خنک بنوشد. پیشگیری از گرما زدگی عمل به این توصیه ها می تواند در پیشگیری از عوارض ناشی از گرما به شما کمک کند : 1ـ هوای خنک در جریان یک موج گرما می تواند نجات بخش باشد . حتی گذراندن چند ساعت در هوای مناسب به شما کمک می کند . 2ـ لباس های کشاد و به رنگ روشن بپوشید . این لباس ها نور را منعکس و خنک شدن پوست و تبخیر عرق را راحت تر می کند . 3ـ زیر نور خورشید قرار نگیرید . 4ـ مرتب آب بنوشید و صبر نکنید تا تشنه شوید و سپس آب بنوشید . بدن انسان برای عرق کردن در هوای گرم باید مقداری مایعات به صورت ذخیره در بدن داشته باشید . چرا که عرق کردن یکی از مهمترین عوامل تنظیم دستگاه حرارتی انسان به شمار می رود . 5ـ اگر تعریق زیاد دارید آب بیشتر بنوشید . اگر مقدار ادرارتان کم شده ، میزان آب دریافتی را زیادتر کنید . 6ـ از فعالیت های شدید در آب و هوای گرم و به ویژه مرطوب اجتناب کنید . 7ـ سعی کنید وعده های غذایتان را سبک و به مقدا کم میل کنید . انسان در هوای گرم دیرتر احساس گرسنگی می کند زیرا هر اندازه درجه حرارت هوا زیاد باشد به همان اندازه غذا بیشتر در داخل معده انسان باقی می ماند. چربی و غذاهای دیر هضم شدن که بیش از سایر مواد غذایی در معده باقی می مانند برای هضم شدن احتیاج بیشتری به خون پیدا می کنند که این امر باعث اخلال در جریان گردش خون می شود و به همین خاطر پزشکان در تابستان به جای غذاهای دیر هضم توصیه می کنند که از انواع سبزیجات و میوه جات استفاده شود. خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها
ستایش خداى را بر آنچه ارزانى داشت. و سپاس او را بر اندیشه نیکو که در دل نگاشت. سپاس بر نعمتهاى فراگیر که از چشمه لطفش جوشید. و عطاهاى فراوان که بخشید. و نثار احسان که پیاپى پاشید. نعمتهایى که از شمار افزون است. و پاداش آن از توان بیرون. و درک نهایتش نه در حد اندیشه ناموزون.
سپاس را مایه فزونى نعمت نمود. و ستایش را سبب فراوانى پاداش فرمود. و به درخواست پیاپى بر عطاى خود بیفزود. گواهى مىدهم که خداى جهان یکى است. و جز او خدائى نیست. ترجمان این گواهى دوستى بىآلایش است. و پایندان این اعتقاد، دلهاى با بینش. و راهنماى رسیدن بدان، چراغ دانش. خدایى که دیدگان او را دیدن نتوانند، و گمانها چونى و چگونگى او را ندانند. همه چیز را از هیچ پدید آورد. و بى نمونهاى انشا کرد. نه به آفرینش آنها نیازى داشت. و نه از آن خلقتسودى برداشت. جز آنکه خواست قدرتش را آشکار سازد. و آفریدگان را بندهوار بنوازد. و بانگ دعوتش را در جهان اندازد. پاداش را در گرو فرمانبردارى نهاد. و نافرمانان را به کیفر بیم داد. تا بندگان را از عقوبت برهاند، و به بهشت کشاند.
گواهى مىدهم که پدرم محمد بنده او و فرستاده اوست. پیش از آنکه او را بیافریند برگزید. و پیش از پیمبرى تشریف انتخاب بخشید و به نامیش نامید که مىسزید.
و این هنگامى بود که آفریدگان از دیده نهان بودند. و در پس پرده بیم نگران. و در پهنه بیابان عدم سرگردان. پروردگار بزرگ پایان همه کارها را دانا بود. و بر دگرگونىهاى روزگار محیط بینا. و به سرنوشت هر چیز آشنا. محمد (ص) را بر انگیخت تا کار خود را به اتمام و آنچه را مقدر ساخته به انجام رساند. پیغمبر که درود خدا بر او باد دید: هر فرقهاى دینى گزیده. و هر گروه در روشنائى شعلهاى خزیده. و هر دستهاى به بتى نماز برده. و همگان یاد خدائى را که مىشناسند از خاطر ستردهاند .
پس خداى بزرگ، تاریکىها را به نور محمد روشن ساخت. و دلها را از تیرگى کفر بپرداخت. و پردههائى که بر دیدهها افتاده بود به یکسو انداخت. سپس از روى گزینش و مهربانى جوار خویش را بدو ارزانى داشت. و رنج این جهان که خوش نمىداشت، از دل او برداشت. و او را در جهان فرشتگان مقرب گماشت. و چتر دولتش را در همسایگى خود افراشت. و طغراى مغفرت و رضوان را به نام او نگاشت.
درود خدا و برکات او بر محمد (ص) پیمبر رحمت، امین وحى و رسالت و گزیده از آفریدگان و امتباد.
سپس به مجلسیان نگریست و چنین فرمود:
شما بندگان خدا! نگاهبانان حلال و حرام، و حاملان دین و احکام، و امانتداران حق و رسانندگان آن به خلقید.
حقى را از خدا عهده دارید. و عهدى را که با او بسته اید بدرفتار. ما خاندان را در میان شما به خلافت گماشت. و تاویل کتاب الله را به عهده ما گذاشت. حجتهاى آن آشکار است، و آنچه درباره ماست پدیدار. و برهان آن روشن. و از تاریکى گمان به کنار. و آواى آن در گوش مایه آرام و قرار. و پیروی اش راهگشاى روضه رحمت پروردگار. و شنونده آن در دو جهان رستگار.
دلیلهاى روشن الهى را در پرتو آیتهاى آن توان دید. و تفسیر احکام واجب او را از مضمون آن باید شنید. حرام هاى خدا را بیان دارنده است. و حلالهاى او را رخصت دهنده. و مستحبات را نماینده. و شریعت را راهگشاینده. و این همه را با رساترین تعبیر گوینده. و با روشنترین بیان رساننده. سپس ایمان را واجب فرمود. و بدان زنگ شرک را از دلهاتان زدود.
و با نماز خودپرستى را از شما دور نمود. روزه را نشان دهنده دوستى بى آمیغ ساخت. و زکات را مایه افزایش روزى بى دریغ. و حج را آزماینده درجات دین. و عدالت را نمودار مرتبه یقین. و پیروى ما را مایه وفاق. و امامت ما را مانع افتراق. و دوستى ما را عزت مسلمانى. و بازداشتن نفس را موجب نجات، و قصاص را سبب بقاء زندگانى.وفاء به نذر را موجب آمرزش کرد. و تمام پرداختن پیمانه و وزن را مانع از کم فروشى و کاهش. فرمود مىخوارگى نکنند تا تن و جان از پلیدى پاک سازند و زنان پارسا را تهمت نزنند، تا خویشتن را سزاوار لعنت نسازند. دزدى را منع کرد تا راه عفت پویند. و شرک را حرام فرمود تا به اخلاص طریق یکتاپرستى جویند«پس چنانکه باید، ترس از خدا را پیشه گیرید و جز مسلمان ممیرید! »آنچه فرموده است به جا آرید و خود را از آنچه نهى کرده بازدارید که«تنها دانایان از خدا مىترسند» .
سپس گفت: مردم. چنانکه در آغاز سخن گفتم: من فاطمهام و پدرم محمد (ص) است«همانا پیمبرى از میان شما به سوى شما آمد که رنج شما بر او دشوار بود، و به گرویدنتان امیدوار و بر مؤمنان مهربان و غمخوار».
اگر او را بشناسید مىبینید او پدر من است، نه پدر زنان شما. و برادر پسر عموى من است نه مردان شما. او رسالتخود را به گوش مردم رساند. و آنان را از عذاب الهى ترساند. فرق و پشت مشرکان را به تازیانه توحید خست. و شوکت بت و بتپرستان را درهم شکست .
تا جمع کافران از هم گسیخت. صبح ایمان دمید. و نقاب از چهره حقیقت فرو کشید. زبان پیشواى دین در مقام شد. و شیاطین سخنور لال. در آن هنگام شما مردم بر کنار مغاکى از آتش بودید خوار. و در دیده همگان بیمقدار. لقمه هر خورنده. و شکار هر درنده. و لگد کوب هر رونده. نوشیدنی تان آب گندیده و ناگوار. خوردنی تان پوست جانور و مردار. پست و ناچیز و ترسان از هجوم همسایه و همجوار. تا آنکه خدا با فرستادن پیغمبر خود، شما را از خاک مذلت برداشت. و سرتان را به اوج رفعت افراشت.
پس از آنهمه رنجها که دید و سختى که کشید. رزم آوران ماجراجو، و سرکشان درنده خو. و جهودان دین به دنیا فروش، و ترسایان حقیقت نانیوش، از هر سو بر وى تاختند. و با او نرد مخالفت باختند . هر گاه آتش کینه افروختند، آنرا خاموش ساخت. و گاهى که گمراهى سر برداشت، یا مشرکى دهان به ژاژ انباشت، برادرش على را در کام آنان انداخت. على (ع) باز نایستاد تا بر سر و مغز مخالفان نواخت. و کار آنان با دم شمشیر بساخت.
او این رنج را براى خدا مىکشید. و در آن خشنودى پروردگار و رضاى پیغمبر را مىدید. و مهترى اولیاى حق را مىخرید. اما در آن روزها، شما در زندگانى راحت آسوده و در بستر امن و آسایش غنوده بودید .
چون خداى تعالى همسایگى پیمبران را براى رسول خویش گزید، دو روئى آشکار شد، و کالاى دین بى خریدار. هر گمراهى دعوی دار و هر گمنامى سالار. و هر یاوه گوئى در کوى و برزن در پى گرمى بازار. شیطان از کمینگاه خود سر بر آورد و شما را به خود دعوت کرد. و دید چه زود سخنش را شنیدید و سبک در پى او دویدید و در دام فریبش خزیدید. و به آواز او رقصیدید.
هنوز دو روزى از مرگ پیغمبرتان نگذشته و سوز سینه ما خاموش نگشته، آنچه نبایست، گردید. و آنچه از آنتان نبود بردید. و بدعتى بزرگ پدید آوردید .
به گمان خود خواستید فتنه برنخیزد، و خونى نریزد، اما در آتش فتنه فتادید. و آنچه کشتید به باد دادید. که دوزخ جاى کافرانست. و منزلگاه بدکاران. شما کجا؟ و فتنه خواباندن کجا؟ دروغ مىگوئید! و راهى جز راه حق مىپویید! و گرنه این کتاب خداست میان شما! نشانههایش بى کم و کاست هویدا. و امر و نهى آن روشن و آشکارا. آیا داورى جز قرآن مىگیرید؟ یا ستمکارانه گفته شیطان را مىپذیرید؟ «کسیکه جز اسلام دینى پذیرد، روى رضاى پروردگار نبیند. و در آن جهان با زیانکاران نشیند»
چندان درنگ نکردید که این ستور سرکش رام و کار نخستین تمام گردد. نوائى دیگر ساز و سخنى جز آنچه در دل دارید آغاز کردید! مىپندارید ما میراثى نداریم. در تحمل این ستم نیز بردباریم. و بر سختى این جراحت پایداریم.
مگر به روش جاهلیت مىگرایید؟ و راه گمراهى مىپیمایید؟ «براى مردم با ایمان چه داورى بهتر از خداى جهان»؟
اى مهاجران! این حکم خداست که میراث مرا بربایند و حرمتم را نپایند؟ پسر ابو قحافه! خدا گفته تو از پدر ارث برى و میراث مرا از من ببرى؟ این چه بدعتى است در دین مىگذارید! مگر از داور روز رستاخیز خبر ندارید .
اکنون تا دیدار آن جهان این ستور آماده و زین بر نهاده ترا ارزانى! وعدهگاه، روز رستاخیز! خواهان محمد (ص) و داور خداى عزیز! آنروز ستمکار رسوا و زیانکار و حق ستمدیده برقرار خواهد شد! به زودى خواهید دید که هر خبرى را جایگاهى است و هر مظلومى را پناهى.
پس به روضه پدر نگریست و گفت:
رفتى و پس از تو فتنه برپا شد کینهاى نهفته آشکار شد این باغ خزان گرفت و بى برگشت و ین جمع به هم فتاد و تنها شد
اى گروه مؤمنین! اى یاوران دین! اى پشتیبانان اسلام! چرا حق مرا نمىگیرید؟ چرا دیده به هم نهاده و ستمى را که به من مىرود مىپذیرید؟ مگر نه پدرم فرمود احترام فرزند حرمت پدر است؟ چه زود رنگ پذیرفتید. و بى درنگ در غفلتخفتید. پیش خود مىگوئید محمد (ص) مرد، آرى مرد و جان به خدا سپرد! مصیبتى است بزرگ و اندوهى است سترگ. شکافى است که هر دم گشاید. و هرگز به هم نیاید. فقدان او زمین را لباس ظلمت پوشاند و گزیدگان خدا را به سوک نشاند. شاخ امید بىبر و کوهها زیر و زبر شد. حرمتها تباه و حریمها بىپناه ماند. اما نه چنانست که شما این تقدیر الهى را ندانید و از آن بىخبر مانید. قرآن در دسترس ماست شب و روز مىخوانید. چرا و چگونه معنى آنرا نمىدانید؟ که پیمبران پیش از او نیز مردند و جان به خدا سپردند .
محمد جز پیغمبرى نبود. پیغمبرانى پیش از او آمدند و رفتند. اگر او کشته شود یا بمیرد شما به گذشته خود باز مىگردید؟ کسی که چنین کند خدا را زیانى نمىرساند. و خدا سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.
آوه! پسران قیله پیش چشم شما میراث پدرم ببرند! و حرمتم را ننگرند! و شما همچون بیهوشان فریاد مرا نانیوشان؟ حالیکه سربازان دارید با ساز و برگ فراوان و اثاث و خانههاى آبادان .
امروز شما گزیدگان خدا، پشتیبان دین، و یاوران پیغمبر و مؤمنین، و حامیان اهل بیت طاهرینید! شمائید که با بتپرستان عرب در افتادید! و برابر لشکرهاى گران ایستادید! چند که از ما فرمانبردار، و در راه حق پایدار بودید، نام اسلام را بلند، و مسلمانان را ارجمند، و مشرکان را تار و مار، و نظم را برقرار، و آتش جنگ را خاموش، و کافران را حلقه بندگى در گوش کردید. اکنون پس از آنهمه زبان آورى دم فرو بستید، و پس از پیش روى واپس نشستید آنهم برابر مردمى که پیمان خود را گسستند. و حکم خدا را کار نبستند. «از اینان بیم مدارید، تا هستید. از خدا بترسید اگر حق پرستید! »اما جز این نیست که به تن آسانى خو کردهاید. و به سایه امن و خوشى رخت بردهاید. از دین خستهاید و از جهاد در راه خدا نشستهاید و آنچه را شنیده کار نبسته بدانید که:
گر جمله کاینات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد
من آنچه شرط بلاغ است با شما گفتم. اما مىدانم خوارید و در چنگال زبونى گرفتار. چه کنم که دلم خونست؟ و بازداشتن زبان شکایت، از طاقت برون! و نیز مىگویم براى اتمام حجت بر شما مردم دون! بگیرید! این لقمه گلوگیر به شما ارزانى، و ننگ و حق شکنى و حقیقت پوشى بر شما جاودانى باد. اما شما را آسوده نگذارد تا به آتش افروخته خدا بیازارد! آتشى که هر دم فروزد و دل و جان را بسوزد. آنچه مىکنید خدا مىبیند. و ستمکار به زودى داند که در کجا نشیند. من پایان کار را نگرانم و چون پدرم شما را از عذاب خدا مىترسانم. به انتظار بنشینید تا میوه درختى را که کشتید بچینید و کیفر کارى را که کردید ببینید. جان تراولتا تام کروز خرافات در باره 11 سپتامبر آلبرت انیشتین انیشتین به جوراب پوشیدن اعتقاد نداشت و تا پایان عمرش هیچ وقت جوراب نپوشید. فایبان بارتز برزیلی ها کارلوس بیلاردو دو ره وای زاگالو جیووانی تراپاتونی منبع:نشریه زندگی ایده آل شماره 41 شب فرو می افتد ومن تازه می شوم از اشتیاق ارش شبنم نیلوفرانه به آسمان دهان باز می کنم ای آفریننده شبنم و ابر آیا تشنگی مرا پایان می دهی ؟ تقدیر چیست ؟ می خواهم از تو سرشار باشم شعر از زنده یادسلمان هراتی انسان پر جربزه و قابل وقتی با بحران روبهرو میشود، به تکیهگاه فکر نمیکند؛ روش خود را تحمیل میکند، مسؤولیتش را میپذیرد و نتیجه کار را [پیروزی یا شکست] از آن خود میداند. چارلز دوگل
درسی برای میز میزی برای کار کاری برای نان نانی برای تخت تختی برای خواب خوابی برای مرگ مرگی برای سنگ سنگی برای یاد یادی برای اشک . . . این است. مفهوم زندگی ..........
یکی از عادات غلط غذایی روزه داران این است که به دلیل تشنگی زیاد در هنگام شروع افطار آب سرد ، نوشابه و یا غیره استفاده می کنند ولی به انان توصیه می شود افطار خود را با کمی آب گرم و یا چای آغاز کنند .
می توانید از خرما یا کشمش استفاده کنید زیرا این دو سبب ضمن کنترل اشتها از بیش خواری به هنگام افطار ممانعت می کنند .
علاوه بر آن ، مصرف خرما در ماه مبارک رمضان در تنظیم قند خون بسیار مفید است زیرا خرما منبع خوبی از مواد مغذی ، قند ، فیبر و پتاسیم است لذا توصیه می شود که در وعده افطار حتی المقدور سه تا پنج عدد خرما مصرف شود اما از خوردن بیش از حد خرما نیز مانند دیگر شیرینی ها باید پرهیز کرد .
به طورکلی توصیه می شود در ماه مبارک رمضان به جای انواع شیرینی ها مانند زولبیا و بامیه که حاوی انرژی و فاقد مواد مغذی ( ویتامین ها و املاح ) هستند از مواد غذایی طبیعی شیرین مانند خرما ، کشمش و انواع میوه استفاده شود .
افراط در مصرف انواع شیرینی به هنگام افطار ، چاقی و اضافه وزن را در پی خواهد داشت .
از طرف دیگر نوشیدن آب زیاد هم به هنگام افطار سبب اختلال در هضم مواد غذایی می شود . بعد از صرف سحری نیز بسیاری از هموطنان از بیم تشنگی در طول روز مقدار زیادی آب می نوشند که کار درستی نیست .
توصیه می شود که در وعده های سحری و افطار از پرخوری ، مصرف غذاهای چرب و سرخ کردنی و غذاهای حاوی مقادیر زیاد قندهای ساده مثل قند و شکر پرهیز شود .
همچنین از نوشیدن بیش از دو فنجان چای در وعده سحری هم باید اجتناب کرد چون چای زیاد باعث افزایش دفع ادرار و از دست رفتن نمکهای معدنی که بدن شما در طول روز به آن احتیاج دارد ، می شود .
توصیه می شود روزه داران از مصرف تنقلات مانندآجیل و شکلات و شیرینی در فاصله افطار تا سحر پرهیز کنند ، این قبیل مواد دیرهضم هستند و سبب می شود که هنگام سحر به دلیل پری معده میل به غذا کاهش پیدا کند . همچنین ، مصرف مواد غذایی سنگین ، دیرهضم ، پرچرب و سرخ شده به هنگام افطار مناسب نیست چون هم فشار زیادی به دستگاه گوارش وارد می شود و هم خواب را مختل می کند .
توصیه می شود به جای غذاهای چرب و سرخ شده از غذاهای آب پز و بخارپز یا کبابی استفاده شود .
کودکان به خصوص آنانی که از نظر جثه کوچک و کم وزن هستند بهتر است روزه کامل نگیرند ولی می توان انان را در برنامه سحر و افطار شرکت داد و تشویقشان کرد چون این ایام و گرمی حضور اعضای خانواده به دور سفره سحری و افطاری محیطی سرشار از معنویت آنها را به وجد خواهد آورد و خاطره شیرینی برایشان خواهد بود .
سالمندان هم اگر روزه می گیرند باید مراقبت بیشتری بنمایند کاهش میزان آب در بدن سالمندان و کاهش قند خون ممکن است موجب سرگیجه شود و اینگونه سرگیجه ها اگر موجب افتادن شود برای سالمندان خطرآفرین است .
مصرف میوه رنده شده ، لبنیات به ویژه شیرکم چرب ، استفاده از انواع سوپ ها و آش ها در افطار و سحر و نوشیدن چای کمرنگ برای آنها مفید است و می تواند تعادل آب و املاح را برقرار کند .
روزه در افراد بیمار با توجه به نوع بیماری متفاوت است در بعضی از بیماریها افراد می توانند با مشاوره با متخصص تغذیه روزه بگیرند و حتی گاهی روزه داری برای آنان مفید است ولی بیماران باید نظر پزشک معالج خود را ملاک اصلی قرار دهند و بدون مشورت به ویژه اگر تحت رژیم های خاص درمانی هستند ، اقدام نکنند .
تاریخ حمله: 11
روز حادثه، دویست و پنجاه و چهارمین روز سال است: 11=4+5+2
تا پایان سال 11 روز باقی مانده بود.
دو برح تجاری جهانی در کنار هم شکلی شبیه به 11 داشتند.
اولی هواپیمایی که با برج اصابت کرد، پرواز شماره 11 بود.
نیویورک، یازدهمین ایالت اضافه شده به ایالات متحده بود.
شهر نیویورک در زبان انگلیسی یازده حرف دارد. افغانستان، پنتاگون و رمزی یوسف همه در زبان انگلیسی یازده حرف دارند.
در پرواز شماره 11 تعداد مسافرین 92 نفر بود (11=2+9) و پرواز شماره 77، 65 مسافر داشت: 11=5+6
اما اسامه بن لادن در انگلیسی 13 حرف است؛ شاید بتوان گفت 13 نحس است!
ستاره ی بخت کسی شوم نیست، این ما هستیم که آسمان را بد تعبیر می کنیم/ ارنست همینگوی
بر زمین لجبازی "پای نفشار" که سخت "لغزنده" است
همه ی رویاهای ما میتوانند محقق شوند اگر ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم (والت دیسنی)
تو زندگی 2 نفر باش : یکی برای خودت , یکی برای دیگران . برای خودت زندگی کن , برای دیگری زندگی باش .....
گذشته را در آغوش بگیر، اما در آن زندگی نکن!
تو زندگی مثل زودپز باش؛ هر وقت جوش آوردی در کمال آرامش سوت بزن!
صدفها صدای دریا را با خود دارند، فلسهای ماهی بوی ماهی را؛ اما استخوانهای انسان هیچ نشانی از انسانیت ندارند.
دنیای عجیبی است کسی که تو را دوست دارد تو. دوستش نداری و کسی که تو دوستش داری او تو را دوست ندارد وکسی را هم که تو دوستش داری و او نیز تو را دوست دارد به هم نمیرسید .دکتر علی شریعتی
دوستی : مثل ایستادن روى سیمان خیسه هر چى بیشتر بمونى , رفتنت سخت تر میشه ولى اگه رفتى جای پاهات براى همیشه میمونه!
مصیبتی از این بزرگ تر؟؟ افلاطون گفت: مصیبتی از این بزرگ تر چه باشد؟ که جاهلی مرا بستاید و کار من او را پسندیده آید! ندانم که چه کار جاهلانه کرده ام که او را خوش آمده است!(قابوس نامه)
بهتر است دهان خود را ببندید و ابله به نظر برسید تا اینکه آن را باز کنید و همه تردیدها را از میان ببرید!
اگر آدم خوبی با تو بدی کرد،چنان وانمود کن که نفهمیدهای. او توجه خواهد کرد و مدت زیادی مدیون تو خواهد بود. یوهان ولفگانگ گوته
هر واقعه ای در آغاز به صورت رویا است . - کارل سندبرگ
کد قالب جدید قالب های پیچک |